نه به این جرم که حیوان پلیدیست، بد، است و نه چون نسبت سودش به ضرر یک به صد است طفل معصوم به دور سر من میچرخید به خیالش قندم یا که چون اغذیه ی مشهورش، تا به آن حد، گَندَم ای دو صد نور به قبرش بارد مگس خوبی بود من به این جرم که از یاد تو بیرونم کرد
آقا خیلی باحال بودش گفتید مگس یاد یه خاطره ای افتادم که چند روز پیش اتفاق افتاده بود. من صفحه آرایی مجلات رو هم کار می کنم، یکی از این مجلات رو چندروز پیش از روی دشمنی ازم گرفتن و یه صفحه آرای به قول خودشون حرفه ای (آماتورهم نبودش اگه بگم آماتور ناسزاست) وقتی از چاپ اومد روی جلد یه مگس هم جاپ شده بود.چندروز بعد فهمیدم که خانم مگس مرده ی روی اسکنر رو ندیده
منم کار صفحه آرایی نشریه انجام میدم، چون یه جوری شبیه به طراحی سایته و میدونم چی می گی این جور چیزا عادیه و همیشه منتظر همچین روزا هستم ولس این داستان (خاطره) شما خیلی باحال بود، کلی بهش خندیدم، حس می کنم دلتون هم حسابی خنک شده! من یکی دوبار اینجور چیزا رو دیده بودم اما نه مگس، مثلاً موی سر!
و رسالت من این خواهد بود تا دو استکان چای داغ را از میان دویست جنگ خونین به سلامت بگذرانم تا در شبی بارانی آن ها را با خدای خویش چشم در چشم هم نوش کنیم حســــــــ ــــــــین پناهی
سلام فراوان بر شما. وبلاگتان قابل ستایش و تمجید و تقدیر و تحسین است. در ضمن جایزهی بدون قرعهکشی : در صفحهی «نظرخواهی و جایزه» یک نظر ... یک جایزه ... ------------------------------- همچنین با امکانات دیگر سایت (تألیفات، خبرهای شخصی، پرسش و پاسخ و ...) بیصبرانه در خدمت شما دوست عزیز هستیم. در صورتی که ما در امور خاصی میتوانیم با شما همکاری کنیم، لطفا از طریق صفحهی پلهای ارتباطی به اطلاع برسانید.
با اجازت کپی کردم.
آقا خیلی باحال بودش
گفتید مگس یاد یه خاطره ای افتادم که چند روز پیش اتفاق افتاده بود.
من صفحه آرایی مجلات رو هم کار می کنم، یکی از این مجلات رو چندروز پیش از روی دشمنی ازم گرفتن و یه صفحه آرای به قول خودشون حرفه ای (آماتورهم نبودش اگه بگم آماتور ناسزاست) وقتی از چاپ اومد روی جلد یه مگس هم جاپ شده بود.چندروز بعد فهمیدم که خانم مگس مرده ی روی اسکنر رو ندیده
منم کار صفحه آرایی نشریه انجام میدم، چون یه جوری شبیه به طراحی سایته و میدونم چی می گی این جور چیزا عادیه و همیشه منتظر همچین روزا هستم ولس این داستان (خاطره) شما خیلی باحال بود، کلی بهش خند
یدم، حس می کنم دلتون هم حسابی خنک شده!
من یکی دوبار اینجور چیزا رو دیده بودم اما نه مگس، مثلاً موی سر!
و رسالت من این خواهد بود
تا دو استکان چای داغ را
از میان دویست جنگ خونین
به سلامت بگذرانم
تا در شبی بارانی
آن ها را
با خدای خویش
چشم در چشم هم نوش کنیم
حســــــــ ــــــــین پناهی
دل ساده
برگرد و در ازای یک حبه کشک سیاه شور
گنجشک ها را
از دور و بر شلتوک ها کیش کن
که قند شهر
دروغی بیش نبوده است
حســــــــ ــــــــین پناهی
حسین پناهی هر نوشته ی که داشتن سرشار بوده از معنا و مفهوم
این مطلبشونم عالی بوده و من میدوستمش
قبلا هم خونده بودمش
مرسی
روحش شاد باد
من ارادت خاصی به حسین پناهی دارم
سلام فراوان بر شما. وبلاگتان قابل ستایش و تمجید و تقدیر و تحسین است. در ضمن
جایزهی بدون قرعهکشی : در صفحهی «نظرخواهی و جایزه»
یک نظر ... یک جایزه ...
-------------------------------
همچنین با امکانات دیگر سایت (تألیفات، خبرهای شخصی، پرسش و پاسخ و ...) بیصبرانه در خدمت شما دوست عزیز هستیم.
در صورتی که ما در امور خاصی میتوانیم با شما همکاری کنیم، لطفا از طریق صفحهی پلهای ارتباطی به اطلاع برسانید.
پناهی مرد فوق العاده ای بود
چه بامزه!!